رویداد خونین مسجد گوهرشاد مشهد معروف به قیام گوهرشاد در ۲۱ تیر ماه سال ۱۳۱۴ در دورهی پهلوی اول اتفاق افتاد.
این روز تلخ، به خون نشستن انسانهای بیگناه بسیاری را شاهد بود. قیام گوهرشاد درپی اجرای سیاستهای فرهنگی متجددانهی رضاخان رخ داد. درست یک سال قبل از وقوع این فاجعه، رضا شاه پهلوی سفر طولانی را به پیشنهاد و همراهی نخستوزیر وقت، محمدعلی فروغی به ترکیه آغاز کرد. وی در این سفر به دقت وضعیت تغییر و تحولات نوین و غربیگرایانهی ترکیه را مشاهده کرد و به صرافت افتاد که در بازگشت به تهران، همان شیوه و سیاستهای کشورداری را در ایران پیاده کند.
رضاخان با سیاستهای سکولار و ضدمذهبی که بیشتر هم از غرب تقلید میکرد بر آن بود تا در رفتار و منش شرقی -اسلامی مردم تغییر اساسی ایجاد کند اما این سیاستها با مخالفتهای مردمی همراه بود و قیام تیر سال 1314 یکی از نمونههای آن بود که مشروعیت رضاخان را خدشهدار نمود.
یکی از موارد مهم این نوخواهی، نوع پوششی بود که به تقلید از ترکیه، در قانون برای سبک لباس زنان و مردان تصویب کرد. این قانون، برداشتن حجاب خاص اسلامی یعنی چادر را از سر بانوان و برداشتن کلاه سنتی را برای مردان و برسر گذاردن کلاه شاپو یا کلاه فرنگی را الزامی کرده بود، البته اعتراض و تجمع در حرم مطهر رضوی، تنها مربوط به موضوع سیاستهای کشف حجاب و پوشش اجباری نبود، بلکه آنها به مسألهی اجباری بودن در این قانون نیز معترض بودند. از دیگر دلایل اعتراض مردم، اجباری شدن کلاه شاپو حصر آیت الله سید حسین قمی بود.
روحانیون مشهد نمایندگانی برای مذاکره با رضاشاه را برگزیدند و سرانجام روحانی شیعه سید حسین طباطبایی قمی را به این منظور انتخاب کردند. قمی پس از ورود به تهران، به ری رفت و در باغ سراجالملک ساکن شد. حکومت محل اقامت او را تحت محاصره قرار داد و سپس بازداشت و ممنوعالملاقات کرد. حکومت در همان سال سید حسین طباطبایی قمی را از ایران به عراق تبعید کرد.
به دنبال انتشار خبر بازداشت قمی در مشهد و همچنین در اعتراض به اقدامهای شهربانی، شب نوزدهم تیرماه مردم در مسجد گوهرشاد گرد آمدند و محمدتقی بهلول معروف به شیخ بهلول واعظ که در آن جلسه بر منبر سخن میراند، مردم را به ایستادگی در برابر حکومت فراخواند. موعظه شیخ بهلول دو سه روزی ادامه یافت؛ او در منبر سخنان تندی را ایراد کرد که شنوندگان را کاملاً تحت تأثیر قرار داد. وی بعد از واقعه مسجد گوهرشاد، به علت تحت تعقیب بودن در افغانستان ساکن شد.
با ارسال گزارش بستنشینی مردم در حرم حضرت رضا(ع)به رضا شاه، وی به مأموران نظامی مشهد دستور صریح داد که اگر تا فردا صبح، مردم بستنشسته را متوقف نکنند، به بالاترین مجازات نظامی گرفتار خواهند شد. پلیس مشهد حکم به پراکنده شدن جمعیت حاضر (که از شبانگاه قبل در آن مکان تحصن کرده بودند) داد ولی مردم سرباز زدند؛ از اینرو پلیس از قوه مجریه (استانداری) کمک خواست. سرتیپ مطبوعی نیز هنگ پیاده لشکر را به سرکوبی مردم فرستاد؛ این هنگ به فرماندهی سرهنگ قادری اطراف صحن و حرم رضوی و مسجد گوهرشاد را محاصره کرد و به تیراندازی به تحصنکنندگان پرداخت که در نتیجهاش، عده زیادی از زائران و تحصنکنندگان کشته شدند. شمار کشتهشدگان این اتفاق بیش از 1500 تا 1600 نفر و تعدادزیادی مجروح برآورد شدهاست. حکومت، شهدا را بدون به جا آوردن آداب شرعی در گوری دستهجمعی در محله خشت مالها و باغ خونی مشهد به خاک سپرد. با وجود اینکه در آن سالها، نهادهای بین المللی قدرت چندانی نداشتند، شدت کشتار معترضین در این فاجعه ضدبشری به حدی بالا بود که رضا شاه را، برای آرام کردن افکار عمومی در جهان، وادار به محاکمه نظامی( تشریفاتی) عاملین این جنایت کرد.
این روز تلخ، به خون نشستن انسانهای بیگناه بسیاری را که در اعتراض به قانون اجباری کردن کشف حجاب و پوشش غربی نامتعارف به حرم رضوی پناه برده بودند و حق طلبی را فریاد میزند، به دست عمال رضا شاه پهلوی در خون خود غلطیدند، شاهد بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به پاس خون پاک شهدای نهضت گوهرشاد که با کشتار غیرانسانی و بیرحمانهای به پایان رسید، این روز به نام روز حجاب و عفاف نامگذاری شد.
تألیف: اعظم بیگلری
منابع:
https://b2n.ir/d13870
https://b2n.ir/bm49316
Report