یلدا، شب مرور خوبیهایمان

شب یلدا یا شب چلّه زمان بین غروب آفتاب سیامین روز آذر ماه تا طلوع آفتاب اولین روز دی ماه، اولین ماه فصل زمستان است.
مردم ایران از قدیمالایام به شکرانهی نعمات خداوند سعی میکردند در فرصتهای مختلف موهبت زندگی را قدر بدانند واز اینرو جامهی غم بدر میکردند و لحظات شادی را برای یکدیگر به یادگار میگذاشتند.
خانوادههای ایرانی در شب یلدا، معمولاً برای شام غذاهای مختلف مانند سبزی پلو با ماهی و گاهی آش رشته، آجیل و خشکبار،انواع میوهها به ویژه هندوانه و انار را مهیا و در کنار بکدیگر میل میکنند. پس از صرف تنقلات و شام، شاهنامهخوانی،قصهگویی و نقل خاطرات بزرگان خانواده برای دیگر اعضای فامیل و همچنین تفأل به دیوان حافظ از جمله رسوم رایج این شب میباشد.
چلّه، دو موقعیت گاهشمار در طول یک سال خورشیدی براساس کارکردهای فرهنگ عامه، یکی در ابتدا تابستان(تیر ماه) و دیگری در شروع زمستان(دی ماه)، هر یک شامل دو قسمت بزرگ( چهل روز ) و کوچک ( بیست روز ) است. در واقع واژهی رایج «چلّه» برگرفته از عدد چهل و اصل مخفف آن «چهله» میباشد که صرفا به طی شدن یک دورهی زمانی (و نه الزاما چهل روز واقعی) اشاره میکند.
ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» یاد کرده است و معنی آن را «میلاد خورشید» قصد کرده است. در کتاب «آثارالباقیه» بیرونی، از روز اول دی ماه با عنوان «خور» نیز یاد کرده است. در کتاب «قانون» مسعودی، که در موزهی شهر لندن نگهداری میشود، این روز را «خُره روز» ذکر کرده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده است.
«شب یلدا» که به عنوان یکی از شبهای مقدس در ایران باستان مطرح بوده است بهصورت رسمی در گاهشماری ایرانیان باستان از سال ۵۰۲ پیش از میلاد،در زمان داریوش یکم به تقویم رسمی ایرانیان باستان راه یافت. بنابراین، چله و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است. برای مردم روزگاران دور، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل میداد و در طول سال با سپری شدن فصلها و تضادهای طبیعی خو گرفته بودند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیتهای خود را با گردش خورشید،تغییر فصول،بلندی و کوتاهی روز و شب، جهت و حرکت و محل قرار ستارگان تنظیم کنند.
آنان ملاحظه میکردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند میشود و در نتیجه از روشنی و نور خورشید بیشتر میتوانستند استفاده کنند. به دنبال شناخت وقایع طبیعی،این اعتقاد پدید آمد که نور و تابش خورشید نماد نیک و موافق [امور زندگی روزمرّه]بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد هستند. مردم دوران باستان - اقوام آریایی ساکن ایرا ن، هند و اروپا دریافتند که کوتاهترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شبها کوتاهتر میشوند، از همین رو آن را شب زایش خورشید (مهر) نامیدند و آن را «آغاز سال» قرار دادند. خالی از لطف نخواهد بود گفتن این مطلب که کریسمس مسیحیان نیز ریشه در همین اعتقاد دارد. برای نیاکان ما که علاقهمند و دلباختهی « آئین مهر» بودند، رنگ سرخ (نماد نور خورشید) گرامی بوده، رنگ سرخ انار و هندوانه و گزینش سیب سرخ و سنجد در سفرهٔ شب یلدا نیز چه بسا به همین موضوع اشاره داشته است.
علاوه بر آیینهای مرسوم در سراسر کشور، در ادبیات و واژگان رایج خراسان واژهٔ یلدا به ندرت مورد استفاده قرار گرفته است، اما تا آنجا که اسناد شفاهی و مکتوب موجود در تمام ادوار تاریخی نشان میدهد از این شب و مراسم آن با عنوان «شب چله یا چله نشینی» نام برده شده است. در این شب طولانی آیینها و مراسمهای ویژه وجود داشته است که شاید در سایر مناطق ایران کمتر مرسوم بوده باشد. «شب چراغانی چله یا شب چراغ» نیز نام دیگر یلدا در خراسان بزرگ میباشد. در روزگاران گذشته که هر میهمانی برای رفتن به شب نشینی، چراغی را همراه خود میبرده، به دلیل فراوانی چراغها عبارت «چهل چراغ» را که نشانهی کثرت است نیز بکار میبردند. انار و هندوانه در اکثر مناطق رایج بودهاست اما در خراسان علاوه بر انار، خربزه و بیشتر لبو یا چغندر پخته، شلغم پخته و پختیک (لبوی خشک شده)، برگههای خشک شده زردآلو و هلو … و شربت و شیرینی «کف»معروف به «کفبیخ» مرسوم بوده است.
خمچهی (خُنچه) عروس یکی از سنتهای واجب شب چلّه در تمام خراسان بزرگ بوده و است. خمچه به سینی بزرگی میباشد که هدایای عروس و داماد را در آن حمل میکردند و امروزه کادو میگویند. معمولاً اقوام داماد هدایا و پیشکشهایی از جمله لباس، کفش زمستانی و کادوهای دیگر را به خانه پدر عروس میبرند و شام را میهمان آنها هستند. آنها نیز متقابلاً به رسم یادبود برای داماد هدیهای تهیه مینمایند.
گردآوری: بیگلری
منابع:
گزارش