شهادت هفتمین امام مطهر، بابالحوائج، خاموشی انوار حکمت بود
سالروز شهادت امام موسیبنجعفر(ع)، امام هفتم شیعیان جهان، در 25 رجب سال 183 ه.ق. رخ داده است که در سال 1400 مصادف با روز یکشنبه مورخ 8 اسفند میباشد. ایشان در زمان شهادت، 55 سال از عمر شریفشان میگذشت. این امام همام(ع) در میان شیعیان، «بابالحوائج» نام برده میشوند.
کنیهشان ابوالحسن، ابوابراهیم و القاب مبارکشان کاظم، صالح، صابر و امین بود. همچنین امام را به دلیل سیرهی عبادیشان عبد صالح، فقیه و عالِم نیز خطاب میکردند. صفت فرو بردن خشم( کظم غیظ)، در اخلاق نیکو همه امامان وجود داشت، ولی در امام هفتم، تبلوری خاص یافته بود. امام کاظم(ع) با آنکه ظلمهای زیادی از سوی دشمنان متحمل شدند، ولی هیچگاه لب به نفرین نگشودند. ایشان عادت داشتند حتی با کسی که در حقشان بدی میکرد، به نرمی سخن بگویند و به او نیکی کنند. مردم مدینه ایشان را زَیْنُالمُجتَهدین (زینت تلاشگران) مینامیدند.
در سال ۱۴۸ه.ق. پس از شهادت پدرشان، امام صادق(ع)، در 20 سالگی به امامت رسیدند. دوران ۳۵ ساله امامت این امام با خلافت منصور، هادی، مهدی و هارون عباسی همزمان بود. امام کاظم(ع)، در طول دوران امامتشان چندین بار از سوی خلفای عباسی احضار و زندانی شدند. نخستینبار در زمان خلافت مهدی عباسی، امام را به دستور خلیفه از مدینه به بغداد منتقل کردند. ایشان چندین بار توسط مهدی و هارون عباسی زندانی شدند. در این مدت، خلفای مخالفِ حقطلبیِ، بارها و بارها آن حضرت را به زندان افکندند. امام(ع) سالهای پایانی عمر خود را در زندانهای فضلبنیحیی و سندیبنشاهک گذراند. بنا به گواهی تاریخ، آن حضرت، چهار سال آخر عمر شریفشان را در زندانهای هارونالرشید گذراندند و سرانجام در سال ۱۸۳ه.ق. در زندان سندیبنشاهک،که غیرمسلمان بود، به شهادت رسیدند. با شهادت امام هفتم، رسالت امامت به فرزندشان، علیبنموسی(ع) واگذار گردید. حرم امام کاظم(ع) و نوهشان، امام جواد(ع)، در منطقه کاظمین در شمال بغداد، به حرم کاظمین شهرت دارد و زیارتگاه شیعیان است. امام هفتم (ع)، اسلام راستین را، كه با تعالیم و مجاهدات پدرشان، جعفربنمحمد(ع)، نظم و استحكام یافته بود، حفظ و تقویت كردند و علیرغم موانع بسیار در راه انجام وظایف الهی تا آنجا پایداری كردند كه جان خود را فدا ساختند.
دوره امامت امام موسیبنجعفر(ع) با اوجگیری قدرت خلافت عباسی همزمان بود و ایشان به سبب شدّت سبعیّت عباسیان، در برابر حکومت جور وقت، تقیّه پیشه کردند و شیعیان را نیز به این کار سفارش مینمودند. از اینرو، امام کاظم(ع) برای ارتباط با شیعیان، سازمان وکالت را راهاندازی کردند و در مناطق مختلف، یاران موتمن را به عنوان وکیل تعیین کردند. با وجود این، امام(ع) در مناظرات خود با خلفای عباسی و ایادیشان تلاش میکردند از خلافت عباسیان مشروعیتزدایی کنند. گرچه امام با درایت خود، در عین برگزیدن رویّه تقیّه، برطبق مأموریت الهیشان، مبارزات ستمستیزانهای را به پیش بردند و در برابر بیکفایتیها و ستمهایی که از سوی خلفای عباسی صورت میگرفت، ساکت ننشستند. آن حضرت نیز همانند پدران بزرگوارشان، از راههای گوناگون با دستگاه ستمگرحکومت مخالفت خود را به صورت علنی نشان دادند. آن حضرت گاه شیعیان را به مخالفت با بنیعباس راهنمایی میکردند، ولی شیوهی اصلی مبارزه ایشان، حفظ پایگاه «تعلیم و تربیت» بود. آن حضرت با تربیت انسانهای آزاده و روشنبین، حکومتی مغایر و مباین با حکومت بنیعباس تأسیس کردند. حکومت آن حضرت بر قلبهای پاک سیطره داشت و همین امر روزبه روز بر محبوبیت ایشان افزوده میشد و ستونهای کاخ استبداد و ظلم را به لرزه درمیآورد.
بابالحوائج(ع) در طول زندگی پرمحنتشان رویدادهای تلخ بسیاری را تجربه کردند که میتوان به این موارد، به عنوان اهم آنها اشاره کرد: شهادت امام ششم(ع) به دستور منصور دوانیقی، احضار امام به بغداد و زندانی شدن در آن شهر به دستور مهدی عباسی، زندانی شدن در بغداد در دوران حکومت هادی عباسی، دستگیری امام در مدینه و انتقال به زندان عیسیبنجعفر در بصره به دستور هارونالرشید، انتقال از زندان بصره به زندان فضلبنربیع در بغداد، انتقال از زندان فضلبنربیع به زندان فضلبنیحییبرمکی، انتقال از زندان فضلبنیحیی به زندان سندیبنشاهک و مسموم شدن و شهید شدن امام با خرمای زهرآلود توسط سندیبنشاهک در زندان.
گردآوری و تنظیم: بیگلری
منابع:
گزارش